افراد زیادی صحنه را بهطور زنده یا پخش مجدد دیده و به خاطر دارند: گرت بیل هافبک-مهاجم ولزی باشگاه رئال مادرید در فینال رقابتهای کوپادلری و در مواجهه با رقیب سنتی و دیرینه یعنی بارسلونا مسافتی 59/1 متری را در مدت زمان 7:04 ثانیه آن هم در دقیقه 85 بازی طی کرد تا به دروازه حریف برسد و توپ را درون دروازه قرار دهد و همین گل بود که باعث ...برتری رئال مادرید و قهرمانی قوهای سفید و کسب جام حذفی اسپانیا شد. بازیکن 101 میلیونیورویی رئال با این حرکت خود، تیمش را به افتخاری دیگر رساند و کسب جایزهای سه میلیون یورویی. سرمایهگذاری فلورنتینو پرز اکنون در حال سوددهی است. البته نهتنها این بازی و این مسابقات که بازیکن گرانقیمت رئال باید بهاندازه دستمزد بالایی که میگیرد برای تیمش مثمرثمر باشد. بازیکنان شاخص یا بهاصطلاح ستاره، همانهایی که به قول فوتبالیها میتوانند با یک حرکت خود نتیجه بازی را تغییر دهند، در برابر دستمزد بالایی که میگیرند باید هر هفته حداقل دو بار برای تیمهایشان به میدان بروند، هر روز در تمرینات سخت حاضر باشند، ساعات خوابوبیداریشان را با دستور مربیان تنظیم کنند، در تبلیغات باشگاه حضور یابند و با برند باشگاه تبلیغ کنند تا سوددهی داشته باشند. برای همین است که منچستریونایتد به وین رونی مهاجم خود هفتهای 300 هزار پوند میپردازد و مسی برای عقد قرارداد جدید مبلغ 21 میلیون یورو برای یکفصل معادل 400 هزار یورو در هفته طلب میکند. در این میدان عرضه و تقاضا قیمت را تعیین میکند و باشگاه این خریدهای کلان و دستمزدهای بالا را بهعنوان سرمایهگذاریهای سودده انجام میدهد نه هزینههای بیبازگشت. داستان اما در لیگهای باشگاهی ما کاملاً متفاوت است. در لیگ برتر و دسته اول بینظمی و شلختگی مالی باعث هزینههای عظیم با سوددهی صفر شده است. در عین حال در لیگهای پایینتر شاهد فقر شدید منابع مالی و بازیکنانی هستیم که با سرمایه خودشان لوازم ضروری برای بازی را میخرند و هیچ پولی هم از تیمشان دریافت نمیکنند. وضعیت قراردادهای بستهشده بین بازیکنان و تیمهای فوتبال از سه یا چهار سال قبل ناگهان مطرح شد و مورد توجه قرار گرفت؛ زمانی که فدراسیون با دخالتی نابجا و وضع سقف قرارداد، سعی در کنترل مبالغ دریافتی بازیکنان و مربیان در فوتبال داشت؛ سیاستی که درنهایت به مخفیکاری باشگاهها و دادن پاداشهایی بسیار بالاتر از دستمزد ثبتشده در قرارداد انجامید. پس از این حربه ناکارآمد، رقابت نادرست و عدم وجود هرگونه نظارت بر ریختوپاشهای مدیران تیمهای دولتی، هزینهها سر به آسمان گذاشت و ارقام قراردادهای بازیکنان ایرانی بدون آنکه سوددهی قابل توجهی برای تیمهایشان داشته باشند جهش یافت. حالا صحبت از ارقامی میلیاردی برای باشگاههایی است که درآمدهایشان در برابر هزینههایشان یک پول سیاه هم نیست.