امروزه از ديگ هاي بخار (بويلر بخار) در صنايع غذايي، سيستم هاي گرمايشي و نيروگاه ها استفاده مي گردد و آنچه مشخص مي باشد اين است كه استفاده از ديگ هاي بخار از اوايل قرن هجدهم ميلادي با پيدايش ماشين هاي بخار در صنعت رايج گرديده است ديگ هاي اوليه از ظرف سر بسته اي از ورق هاي آهني كه بر روي هم برگردانده شده و پرچ شده بودند در اشكال كروي ساده تا انواعي پيچيده تر نظير ديگ هاي واگن وات كه شبيه واگن سر پوشيده اي بود ساخته مي شدند .
تصوير ديگهاي بخار اوليه
اين ظروف بر روي ديواره اي از آجر بر روي آتش قرار داشتند و براي رساندن حرارت به نقاطي از ظرف كه مقابل آتش نبودن از كانال هاي آجري استفاده مي شد اين ديگ ها را بيرون سوز مي نامند و بزرگترين اشكال آن ها ايجاد رسوب و لجن در پايين ترين نقطه يعني بالاي سطح داغ آتش بود كه سبب جلوگيري تماس فلز و آب مي شد كه نتيجه آن بالا رفتن درجه حرارت فلز( حدود 500 درجه سلسيوس) و تغيير شكل و در نهايت سوختن آن بود و هر چند فشار كاري ديگ هاي آن زمان در حدود فشار اتمسفر بود وليكن اين مشكل با عث خراب شدن و يا مواردي تركيدن ديگ مي شد.
ديگهاي بخار كورنيش 1810
ديگهاي بخار لانكاشير1844
با افزايش تقاضا براي توليد ديگ هاي با فشار بالا تر، ساخت ديگ هايي كه درون سوز بودند آغاز شد كه از استوانه هاي فلزي ساخته مي شدند و كوره نيز به شكل استوانه در درون مخزن استوانه اي قرار مي گرفت و محصولات احتراق كه در آن زمان بيشتر به صورت جامد (زغال سنگ) بودند از روي صفحه اي مشبك به درون كوره انتقال مي يافتند و درون كوره بخار مي سوختند.
در اين ديگ هاي بخار اوليه براي بهره برداري از دماي گازهاي خروجي دودكش، از طريق انتقال آنها از كوره به كانال هاي تعبيه شده در زير مخزن استوانه اي و در نهايت هدايت به سمت دودكش خروجي ديگ بخار اقدام به بالا بردن راندمان مي نمودند.
وليكن با توجه به اينكه فلز مخزن زير كوره كه به دليل جمع شدن گل و لاي حاصل از آب و كاهش تماس آن با آب مخزن ديگ بخار داراي دماي بيشتري مي شد ، همان مشكل تغيير خاصيت فلز تاحدودي وجود داشت هرچند دماي گازهاي كانال خيلي كمتر از قبل بود.
در ادامه فرآيند پيشرفت توليد ديگ هاي بخار صنعتي، ديگ هاي معروف به لوله آتشي عقب خشك (Fire Tube & Dry Back) طراحي و ساخته شدند كه دراين ديگ ها با قراردادن لوله هاي متعدد داخل مخزن ديگ بخار، گازهاي داغ انتهاي كوره را از داخل آنها عبور داده و در نهايت از قسمت دودكش ديگ بخار خارج مي شدند ولي از مشكلات اين ديگ ها وجود سطح عايق كاري شده در انتهاي كوره بود كه علاوه براتلاف انرژي حرارتي، حين كار و يا انتقال در اثر لرزش و ضربه هاي ايجاد شده در كوره باعث صدمه ديدن عايق كاري و در نتيجه سوختن فلز انتهاي كوره مي گرديد كه اين مشكل در نسل بعدي ديگ هاي بخار صنعتي با قرار دادن انتهاي كوره در داخل آب تا حدود زيادي مرتفع گرديد و سطح حرارتي ديگ افزايش يافت.
در اين طرح كه به نام طرح لوله آتشي و عقب تر(FierTube & WetBack) معروف مي باشد به طور معمول بسته به ظرفيت ديگ بخار از لحاظ انرژي حرارتي ورودي ، به دو صورت : دوپاس و سه پاس ، طراحي و ساخته ميشوند راندمان حرارتي در ديگ هاي جديد با اعمال سطح حرارتي قابل قبول و عايق كاري مناسب به حدود 85% قابل دستيابي ميباشد