از ۳۰ دلار پنیر پیتزا در سائوپائولو تا اجاره ۲۵۰ دلاری اتاق های بوی ناک بدون پنجره در ریودوژانیرو، خاطره ثابت سفر به برزیل در سال های اخیر است که بازدیدکنندگان را از گرانی قیمت ها شوکه کرده است. وقتی «لولا داسیلوا»، رییس جمهور برزیل در سال ۲۰۰۳ بر سر کار آمد، یک دلار توان خرید ۵/۳ رئال را داشت؛ تا اواسط سال ۲۰۱۱ هر دلار فقط ۵۳/۱ رئال بود؛ چرا که تورم برزیل طی این دوره بسیار بیشتر از ایالات متحده بود.
پس از آن نرخ مبادله تا ۳/۲ رئال به ازای هر دلار افت کرد، اما این رقم کمی بیش از نصف افزایش های دهه گذشته را بی اثر کرده است. به هر صورت، دلایل مشکل رقابت پذیری برزیل بسیار عمیق تر از مشکل نرخ مبادله است. در واقع، رئال قوی از طریق ارزان تر کردن کالاهای وارداتی به کاهش قیمت ها کمک کرد؛ هر چند رئال به بازدیدکنندگان خارجی فرصت تجربه کردن چیزی داد که برزیلی ها خوب آن را می شناسند و برای آن نام «کاستو برسیل» (هزینه برزیل) را انتخاب کرده اند.
در مقایسه با سایر کشورهای دارای درآمد متوسط، برزیل به طور شگفت انگیزی از نظر ارزش پولی ضعیف است. قیمت لوازم خانگی بزرگ و خودروها در قیاس با سایر کشورها دست کم تا ۵۰ درصد گران تر است. در مورد قیمت لوازم مورد استفاده در زندگی روزمره همچون مسواک و اسباب بازی کودکان تفاوت میان برزیل وسایر کشورها بسیار بیشتر است. در میان ۴۸ کشوری که بر اساس«شاخص بیگ مک (۱)» ارزیابی شده اند، قیمت همبرگر در برزیل بیش از قیمت آن در گروهی از کشورهای بسیار ثروتمند (نروژ، سوئد و سوئیس) و یک کشور با عملکرد اقتصادی پایین (ونزوئلا) است.
قیمت همبرگر در مناطق فقیرتر احتمالا باید پایین تر باشد: مثلا در برزیل باید کمتر از یک چهارم قیمت همبرگر در اروپا یا آمریکای شمالی باشد. با این حساب، بیگ مک برزیلی ۷۲ درصد بیش از آنچه باید باشد، هزینه بر می دارد و رئال یکی از ارزهای بیش از حد ارزش گذاری شده جهان باقی می ماند.
ارقام مربوط به شاخص هزینه زندگی صندوق بین المللی پول نشان می دهد که هزینه های بالای برزیل ویژگی اختصاصی «برگرنومیکس»
[شاخص بیگ مک] نیستند. برای مثال، به طور متوسط در تمام کالا و خدمات، قدرت هزینه کردن یک مکزیکی در وطنش ۴۵ درصد بیشتر از وقتی است که او دلار می خرد و در خارج از کشور خود خرید می کند. اما قدرت خرید یک برزیلی در وطنش کمی بیشتر از قدرت خرید یک مکزیکی در ایالات متحده آمریکا است.
دلایل مساله قیمت ها در برزیل بسیار زیاد است. این مساله با مالیات ها آغاز می شود. بار مالیات کل که با ۳۶ درصد تولید ناخالص داخلی برابر است، بسیار سنگین تر از بار مالیات در سایر کشورهای در حال توسعه است. مالیات بر مزد و حقوق که معادل۵۸ درصد از حقوق است، بسیار بیشتر از هر اقتصاد بزرگ دیگر به شمار می رود. مالیات سنگینی بر مصرف نیز بسته می شود که توضیح می دهد چرا قیمت یک خودروی ساخت برزیل، در مکزیک تا ۴۵ درصد کمتر از قیمت آن در خود برزیل است.
قاچاق زیاد کالاها قیمت واردات را حتی بیشتر هم می کند. خرید یک گوشی هوشمند حدود ۵۰ درصد بیش از آنچه در ایالات متحده قیمت دارد، هزینه می طلبد. اغلب خودروهای وارداتی از خارج از بلوک تجاری مرکوسور و مکزیک نه تنها ۳۵ درصد تعرفه که ۳۰ درصد بیش از مالیات عادی را جذب می کند.
پیچیدگی مالیاتی نیز هزینه های مطلوبیت را افزایش می دهد. برای یک شرکت متوسط برزیلی ۲۶۰۰ ساعت زمان لازم است تقریبا ۱۰ برابر متوسط جهانی تا اظهارنامه مالیاتی سالانه خود را تهیه کند. قوانین سختگیرانه کار انتقال و جابه جایی موثر کارگران را دشوار می کند و منجر به هزینه های گزاف برگزاری دادگاه های مابین کارگر و کارفرما ۲/۳ میلیون رئال فقط در سال گذشته می شود. از این رو، بسیاری از بنگاه های اقتصادی ترجیح می دهند در بخش غیر رسمی اقتصاد مخفی شوند.
یکی از گزارش های موسسه مک کینزی که در سال ۲۰۰۶ انجام شد، برآورد کرد یک خرده فروش با در سایه ماندن می تواند حاشیه سود خود را تا سه برابر افزایش دهد. خرده فروشان تداوم فروش خود را از طریق فروش اقساطی مدیریت می کنند. چندین سال تورم بالا به برزیلی ها آموخته است که مشتریان خود را به دلیل اینکه می توانند به صورت ماهانه هزینه ها را پرداخت کنند نباید نسبت به هزینه کل نگران کنند؛ اما پیامد این موضوع افزایش بیشتر قیمت ها است؛ چرا که هزینه انتظار برای دریافت مبلغ کامل و ریسک احتمالی منجر به افزایش قیمت کالا می شود.
پاسخ برزیلی ها به افزایش سریع قیمت ها متفاوت است، آنها برای خرید به خارج از کشور می روند. توریست های برزیلی سال گذشته ۲/۲۲ میلیون دلار در خارج از این کشور خرج کردند که در نوع خود یک رکورد محسوب می شود با این حال به نظر می رسد که این رقم در سال جاری نیز فزون تر خواهد رفت.
داستان «هزینه برزیل» چندین دهه قدمت دارد. اینک اما افزایش شدید پرداخت ها فصل جدیدی را به آن اضافه کرده است. از سال ۲۰۰۳ هزینه های نیروی کار این کشور در مقایسه با تورم ۶۷ درصدی دو برابر شده است. البته با احتساب نرخ مبادله دلار این هزینه ها سه برابر شده اند. یکی از دلایل کمیابی نیروی کار آموزش دیده است. آژانس کاریابی «من پاور» می گوید برزیل از نظر دشواری در یافتن نیروهای ماهر مورد نیاز شرکت ها ، در دومین رده جهان قرار دارد، البته پس از کشور ژاپن که جمعیتش در حال پیر شدن است. این مرکز مشاور کاریابی همچنین می گوید که شرکت های چند ملیتی اغلب باید به مدیران اجرایی برزیلی خود بیش از روسای آنها که در لندن یا نیویورک مستقر هستند، بپردازند. اما دلیل اصلی افزایش های زیاد حداقل دستمزد طی چندین دهه است. در آغاز سال ۲۰۰۳ حداقل دستمزد ۲۰۰ رئال در ماه بود؛ حالا این رقم به ۶۷۸ رئال افزایش یافته است.
در کوتاه مدت پول ضعیف تر به همان میزانی که سیاست مالی و پولی سختگیرانه از گسترش تورم جلوگیری می کنند، به این روند کمک می کند. در حال حاضر نرخ رئال در مقایسه با ابتدای سال جاری ۱۱ درصد کمتر است. یک رئال ارزان تر برزیلی ها را از طریق کم ارزش تر کردن دستمزدهای آنان در قیاس با دلار فقیرتر می کند.
در بلند مدت برزیل باید بهره وری نیروی کار خود را افزایش دهد. یک تحقیق جدید برآورد کرده است که سه چهارم رشد برزیل در دهه گذشته ناشی از افزودن کارگران جدید به نیروی کار بوده و تنها یک چهارم آن از محل افزایش بهره وری به دست آمده است.
چرا برزیل ارزش زیادی برای پول ملی خود تعیین میکند
مترجم: مجید اعزازی
پانوشت:
۱. شاخص بیگ مک (Big Mac Index) روشی است غیر رسمی برای سنجش برابری قدرت خرید دو واحد پول که از طریق آن میتوان به نرخ برابری واحد پول در بازار کشورهای مختلف دستیافت. ساندویچ شرکت مک دونالد در حدود ۱۲۰ کشور تولید میشوند. این شاخص در سال ۱۹۸۶ (میلادی) توسط اکونومیست برای اندازهگیری نرخ برابری ارزها معرفی شد. این شاخص با توجه به اینکه قیمت یک ساندویچ در هر کشور چقدر است و افراد برای خرید جنس مشابه چقدر میپردازند، نرخ برابری را میسنجد